اقتصاد دانش چگونگي انتخاب مردم و جامعه است براي به كارگيري و استخدام منابع كمياب جهت توليد كالاها و خدمات گوناگون و توزيع آنها ميان افراد و گروه هاي مختلف جامعه براي مصرف..( جهت ادامه روی عنوان کلیک کنید )
امروزه اقتصاددانان بر روی این تعریف عمومی براي علم اقتصاد توافق دارند
هر چند تعاریف گوناگون دیگری نیز براي علم اقتصاد ارائه كرده اند از جمله :
1 . آدام اسميت علم اقتصاد را تحقيق براي افزايش ثروت جامعه مي شناسد.
2 . اقتصاد دانش فعاليت هايي است شامل توليد و مبادلات ميان مردم.
3 . لاينل رابينز ( Lionel Robbins ) علم اقتصاد را تخصيص منابع و عوامل توليد كمياب به منظور توليد كالاها و خدماتي مي داند كه مهمترين خواسته هاي مادي بشر را ارضا مي كند.
واژه اقتصاد ( Economics ) از دو كلمه يوناني اويكوس ( Oi*** ) به معني خانه و کلمه نمين ( Nemin ) به معني اداره كردن آمده ، از نظر لغوي به معني مديريت خانواده است . مطالعه اقتصاد ، كه يكي از علوم اجتماعي و رفتاري محسوب مي شود ، مي تواند به عنوان پايه اي در حل مشكلات تجاري ، به منظور اخذ تصميم هاي مهم سياسي و يا حتي براي يافتن راه حل مشكلات مالي خانوادگي هر فرد مورد استفاده قرار گيرد. آلفرد مارشال ( Alfred Marshall ) در كتاب اصول اقتصاد ( Principles Of Economics ) اقتصاد را به صورت « مطالعه انسان در تجارت روزمره » تعريف كرد. ساير نويسندگان اقتصاد را « علم ثروت » ناميده اند و يا چنين اظهار نموده اند كه مطالعه چگونگي تنظيم توليد ، مصرف و فعاليتهاي مبادله اي افراد ، وظيفه اقتصاد است .
امروز ، يكي از وظايف عمده علم اقتصاد گرد آوري آمار و تجزيه و تحليل ، تشريح يا توضيح رابطه اقتصادي غامضي است كه ميان پول ، توليد ، قيمتها ، بي كاري و ساخت مالياتي ( به صورتي منطقي و با مفهوم در ارتباط با يكديگر ) وجود دارد. متاسفانه ، دقتي كه محققين علوم فيزيك ، شيمي يا ساير علوم فيزيكي به دست مي آورند ، براي يك اقتصاددان فراهم نمي شود، زيرا او نمي تواند هنگام اجراي يك آزمايش ، رفتار مردم اجتماع را تحت كنترل خويش داشته باشد. دقت در مشهودات و توجه به جزييات در اكثر موارد رابطه درست ميان علت و معلول در پديدار هاي اقتصادي را نشان مي دهد . اين چيزي است كه اقتصاددانان اغلب بايد از آن آگاهي داشته باشند.
تمام نظامهاي اقتصادي و همچنين افراد و دولتهاي محلي پيوسته با مشكلي آزار دهنده و بسيار مهم روبرو هستند : چگونه نياز هاي نامحدود انسان براي كالا و خدمات را مي توان با كالا هاي موجود كه عرضه اي به شدت محدود دارند ، برآورده ساخت. نظر به اينكه فقط درصد كوچكي از كالاهاي مورد نياز عملاً مي توانند در هر نقطه از جهان توليد شوند ، جوامع اقتصادي با مشكل اساسي ندرت ( كميابي ) روبرو هستند.
ندرت ( كميابي ) ، مردم را وا مي دارد تا انتخاب كنند و هر اقدام ممكن را در جهت بهترين استفاده از كالاها و خدمات انجام دهند. انتخاب كردن عملاً به اين معني است كه براي به دست آوردن مقدار بيشتر از يك چيز بايد مقدار كمتر از چيز هاي ديگر برداشت.
:: موضوعات مرتبط:
اقتصاد ,
,
:: برچسبها:
اقتصاد ,